اصطلاحات نوری برای ابزار آرایشی
اصطلاحات نوری برای ابزار آرایشی
فوتون یک ذره بنیادی، کوانتومی از تابش الکترومغناطیسی است. در نظریه میدان کوانتومی، این حامل نیرو است که نیروی الکترومغناطیسی را منتقل می کند.
نقاط/لکه های نور کم و دور هستند
نقطه نور نقطه تماس پوست سبک است، ابزارهای مختلف اندازه و شکل خروجی نور متفاوتی دارند. از جمله نقطه تماس ابزار نور رنگی به طور کلی مستطیل شکل، اندازه مشخص شده به عنوان طول x عرض (به عنوان مثال: 10mm x 25mm). به طور کلی، خروجی لیزر یک نقطه است و اندازه آن به عنوان قطر مشخص می شود (به عنوان مثال، 3 میلی متر، 8 میلی متر و غیره). برخی از لیزرها در یک ماتریس نقطه ای، لیزر در بسیار کوچک (مثلا 100 میلی متر) و خروجی در آرایه ها هستند.
حجم تزریق
مقدار تزریق مربوط به مقدار نقطه نور و کل انرژی خروجی است: کمیت تزریق (J/cm2) = انرژی خروجی (J) / سطح مقطع نور (cm2) کمیت تزریق واحد انرژی مورد استفاده لیزر است. نور / رنگ روی سطح پوست، معمولاً با تعداد ژول در سانتی متر مربع (J/cm2)
میانگین انرژی مورد نیاز در هر سانتی متر مربع (cm2) است. مقدار لیزر/نور رنگی منتقل شده باید برای نابودی هدف در مدت زمان مشخص کافی باشد. اگر مقدار تزریق بدون تغییر تنظیم شود، هر چه ناحیه لکه بزرگتر باشد، انرژی خروجی دستگاه باید بیشتر باشد. برعکس، هر چه مساحت نقطه کوچکتر باشد، انرژی خروجی دستگاه باید کمتر باشد. در سطح عملیاتی، مقدار متوسط انرژی دریافتی توسط پوست بدون توجه به تغییر اندازه لکه، تا زمانی که تزریق مناسب تنظیم شده باشد، یکسان است. بنابراین اکنون اکثر ابزارها می توانند مقدار تزریق را به جای کل انرژی خروجی دستگاه تنظیم کنند.
عرض/مدت پالس
علاوه بر طول موج، مدت زمان پالس نیز عامل مهمی است که بر عملکرد یا اثر ابزارهای نوری تأثیر می گذارد. اگر انرژی نوری با طول موج یکسان با مدت زمان پالس متفاوت خروجی شود، عملکردهای متفاوتی می توان به دست آورد. مدت زمان پالس به زمان مورد انتظار هنگام تزریق به هدف اشاره دارد. تحت مقدار تزریق مشخص شده، انرژی در هدف به آرامی با مدت زمان پالس طولانی تر افزایش می یابد. با این حال، مدت زمان پالس کوتاه باعث می شود که انرژی هدف به راحتی با افزایش آنی از بین برود، که مربوط به زمان انتشار انرژی گرمایی هدف است.
مدت زمان پالس اساساً بر حسب ثانیه است:
طولانی تر در میلی ثانیه (ms) به عنوان واحد، می تواند پالس طولانی نامیده شود.
پالس کوتاهتر در واحد میکروثانیه (μs) است که میتوان آن را پالس شبه طول/ پالس نیمه طول نامید.
موارد بسیار کوتاه، در واحد نانوثانیه (ns)، Q-Switched نامیده می شوند. به عنوان مثال، کوتاه ترین لیزر نانوثانیه در حال حاضر پیکو ثانیه (ps) را به عنوان واحد می گیرد، یعنی تریلیونم ثانیه
فرکانس
برخی از ابزارهای نوری می توانند فرکانس پالس خروجی (Hz) یعنی تعداد پالس های ارسال شده در ثانیه را تنظیم کنند. به عنوان مثال، اگر روی 10 هرتز تنظیم شود، دستگاه به طور مداوم با فرکانس ده پالس در ثانیه ارسال می شود.
حالت خروجی
موج/ حالت پیوسته: خروجی موج پیوسته خروجی پیوسته امواج نور پس از فعال شدن است. انرژی دریافتی پوست به مدت زمان قرار گرفتن در معرض امواج نور بستگی دارد.
خروجی پالس (حالت پالس): حالت پالس
حالت پالس می تواند تک پالس، چند پالس یا پالس پیوسته باشد. یک پالس منفرد زمانی است که انرژی خاصی در یک زمان مشخص ساطع می شود. چند پالس زمانی است که یک انرژی خاص به طور مساوی بین چندین پالس توزیع می شود. پالس پیوسته به این معنی است که انرژی نور به طور مداوم در یک فرکانس تنظیم شده منتشر می شود
خنک کننده
این به خنک شدن پوست اشاره دارد. سیستم خنک کننده تضمین می کند که پوست بیش از حد گرم نمی شود تا باعث سوختگی شود، به خصوص در هنگام استفاده از ابزارهای با انرژی بالاتر. خنک کننده را می توان به تماسی و غیر تماسی تقسیم کرد، نمونه های خنک کننده تماسی عبارتند از: یخ (بسته یخ)، ابزار مجهز به فلز یا شیشه سرد می باشد. نمونه های خنک کننده بدون تماس عبارتند از: فن خنک کننده، اسپری سرما و غیره.
زمان آرامش حرارتی
زمان آرامش حرارتی (زمان آرامش حرارتی) به عنوان زمان لازم برای تابش انرژی حرارتی از بالاترین دما به حدود نیمی (50٪) این دما پس از جذب انرژی نور توسط هدف تعریف می شود. این زمان تابش انرژی حرارتی است.
مهم ترین نکته این است که مدت زمان پالس انرژی نور نباید از زمان اتلاف حرارت هدف بیشتر شود، در غیر این صورت گرما به بافت های اطراف تابش می کند و در نتیجه آسیب بافتی و احتمال تشکیل دلمه ایجاد می شود. زمان اتلاف گرما تحت تأثیر حجم و سطح صحیح هدف قرار خواهد گرفت. هرچه هدف کوچکتر باشد، زمان اتلاف حرارت کمتر است، بنابراین مدت زمان پالس لیزر کوتاهتر است. اگر مدت زمان پالس نور لیزر/رنگ کمتر از زمان اتلاف حرارت هدف باشد، انرژی بدون فرار به بافت های خارج از هدف جمع می شود و دمای هدف تا زمانی که بدون آسیب رساندن به هدف از بین برود بالا می رود. بافت های مجاور